کشتنش تیر نمیخواست نسیمی بس بود
تـشـنــه اش بود و میخـورد بهم لبهایش
ناگهان تیـــر بـهــم ریخت هـمــه رؤیایش
"مرغ سرکنده و پرپر زدنش را دیدی؟!؟"
ایـنـچـنــیــن بود علـــــے در بغل بابایش
#کوثرصفییاری
ناگهان تیـــر بـهــم ریخت هـمــه رؤیایش
"مرغ سرکنده و پرپر زدنش را دیدی؟!؟"
ایـنـچـنــیــن بود علـــــے در بغل بابایش
#کوثرصفییاری
- ۱۶.۴k
- ۰۶ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط